♥♥کبوتر دریا ی عشق♥♥
بی تو هربار براین پنجره، امید پراندم...♥...که شاید کبوتر جعل گریزد از شاهین زمانه...♥...
دلم می خواست ;عشقم رانمی کشتند,صفای آرزویم را_که چون خون خورشید تابان بود_میدیدند_چنین ازشاخسارهستی ام آسان نمیچیدند_گل عشقی چنان شاداب را پرپرنمیکردند_به نامرادی ها نمیدادند_به صدیاری نمیخواندند_به صدخواری نمیراندند-چنین تنها؛به صحراهای بی پایان اندوهم نمیبردند
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در جمعهبرچسب:, ساعت
20 توسط ♥آمینا ♥| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |